آوینا جونآوینا جون، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

آوینا عشق ابدی ما

نوشتن در پایان سال قبل

سلام، سال گشته تقریبا از اذر تا پایان سال چیزی ننوشتم .علتش هم تنبلی بود و هم پر مشغلگی و هم به خاطر اینکه به خاطر شکست لگن بابا جون ایرج اصلا حوصله نوشتن نداشتم.یعنی دلم نمیخواست مطالب غمگین بنویسم .الهی شکر الان حال بابا جون کلی بهتره و مسایل رو زمان به خوبی حل کرده .قبل عید هم سرگرم خونه تکونی و کاری عید بودیم و کلی بدو بدوی مسایل کاری داشتیم و خداروشکر همش به خوبی گذشت .قول میدم امسال بهتر بنویسم خوشگلم.چون هر روزی که میگذره احساس میکنم این لحظات باید نوشته بشن چون عالیه بودن تو و همه اونایی که دوستشون دارم و بودن کنار تو و بقیه .خیلی بزرگتر شدی عزیزم کارات حرکاتت فکرهات حرفهات همه نشون میده که کلی بزرگتر شدی از بیان احساست و کارات خیل...
3 فروردين 1393

سال نو مبارککک

سال نو مبارک  امیدوارم هر سال بیشتر از سال قبل طعم خوش خوشبختی رو بچشی .امیدوارم هر سالت پر باشه از خنده های از ته دل ،شادیهای بی انتها، مهربونیهای غیر قابل شمارش و شروع دوستیهای واقعی .اونقدر دوستت دارم که هرچی برات ارزو کنم بازم حس میکنم کمهههه.سعی کن هر روز رو طوری زندگی کنی که حتی اگر بهت فرصت دادن تا دوباره تکرارش کنی بهتر از اون نتونی تکرارش کنی .هر لحظشو با همه وجودت لمس کن و زیباییهاشو ببین. دوستت دارم دختر خوبممممم خیلی زیاددددد
1 فروردين 1393
1